چکیده:
گفتمان که در مقابل واژهی (discourse) نهاده شده است؛ مفهومی است میانرشتهای، که در بسیاری از رشتههای علوم اجتماعی کاربرد دارد. گفتمان بهطورکلی به ساخت یا بافت زبان در مراحل بالاتر از جمله اطلاق میشود. تحلیل گفتمان، یکی از ابزارهای تحلیل متون ادبی است که ارتباط بین ساختارهای گفتمان مدار و دیدگاههای اجتماعی حاکم بر تولید گفتمان را بررسی، توصیف و توجیه میکند، تحلیل گفتمان ادبی بهعنوان یکی از فروع تحلیل گفتمان به بررسی و نقد متون ادبی از جنبه ساختارهای زبانی و بافت متنی و هماهنگی آنها با بافت موقعیتی میپردازد. نهجالبلاغه بهعنوان مجموعه سخنانی فروتر از قرآن کریم و فراتر از کلام بشری همواره مورد بررسی و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته است، اما یکی از ویژگیهای شایان ذکر درباره نهجالبلاغه ویژگی گفتمان ادبی است که به نظر میرسد کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است، در حالی که بخشی از زیباییهای کلام امام (ع)، به ارتباط و هماهنگی بین ابزارهای ادبی درونمتنی و بافت موقعیتی آنها مربوط است، این پژوهش در پی آن است با روش توصیفی-تحلیلی و از منظر تحلیل گفتمان ادبی به بررسی چهار خطبهی مشهور (توحید، شقشقیه، جهاد و متقین) پرداخته و به این پرسش پاسخ دهد که گفتمان ادبی حضرت (ع) در خطبههای مذکور، بر اساس تناسب بین بافت متن و بافت موقعیتی آنها دارای چه ویژگیهایی است. نتایج بررسی نشان میدهد که: در خطبهی توحید، با توجه به موقعیت شبهه و سرگردانی در مسائل اعتقادی، ساختارهای بیرونی و درونی و همچنین روابط بینامتنی خطبه، در پی آموزش مخاطب و تبیین حقایق دینی هستند، این ساختارها در خطبهی شقشقیه، متناسب با بافت موقعیتی انکار جایگاه امام (ع) از سوی مخاطب، دارای ویژگی اثباتی بوده و در خطبهی جهاد متناسب با بافت موقعیتی کوتاهی مخاطب در امر جهاد، در پی برانگیختن احساسات مخاطب میباشند و در نهایت، ضرورت تربیت مخاطب در خطبهی متقین، باعث شده که ساختار کلی گفتمان ایشان در راستای آموزش ویژگیهای پرهیزگاران، گزینش شوند.