چکیده:
فرقه نگاران کهن و معاصر در گزارشهای خود از تشیع به شاخهها و انشعابات فراوانی اشاره کردهاند که کمتر مذهب اسلامی به این اندازه دستخوش انشعابات بوده است. بسیاری از فرقههایی که برای تشیع برشمردهاند یا وجود خارجی نداشته و یا پیروان بسیار اندک، و یا عمر کوتاهی داشتهاند. در نظر آنان گاهی نیز شاگردان ائمه بهواسطه داشتن یک ایده مذهبی بهعنوان فرقهای مستقل (هشامیه، زراریه، یونسیه) شناخته میشدند. در پژوهش حاضر، دیدگاهها و گزارشهای ملل و نحل نگاران، مسلمان درباره شیعه امامیه مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. با مطالعه کتابهای مخالفین شیعه به منابع و ارجاعات مشترکی مواجه میشویم که از قرون چهارم به بعد (مانند اشعری، عبدالقادر بغدادی، ابن حزم، ملطی، شهرستانی) نگاشته شده است. در میان این منابع، آزاد اندیشی وبی طرفی بیغرضی گزارشها را کمتر میتوان دید، و غالباً به نظر میرسد ریسمان تعصب به دست و پای اندیشه آنان پیچ ده شده و نویسندگان این کتابها را از نگارش حقایق باز داشته است. از آنجا که اکثر این منابع در دوران حکومت بنیعباس نوشته شدهاند، چنان متناقض به نظر میرسند که کشف سیمای حقیقت از میان انبوه افسانهها بسیار دشوار مینماید. این امر ضرورت تحقیق بیشتر درباره ویژگی این آثار را برای ما روشن مینماید. در این تحقیق مواردی از اتهامات موجود در اینگونه کتابها استخراج شده و تلاش گردیده است که اعتقادات و باورهای مکتب تشیّع نیز از کتابهای علماء شیعه همعصر ایشان آورده شود تا از این رهگذر گوشهای از سیمای حقیقت شیعه از محاق ملل و نحل نگاران بیرون آید. یافتههای پژوهش حاکی از این است که برشمردن فرقههای متعدد برای شیعه تنها برای سلب اعتماد از آنان بوده است. ملل و نحل نگاران مخالف شیعه از روی دشمنی سعی بر نشان دادن وجود فرق گوناگون داشتهاند و به دلیل برداشت ناصواب بعضی نکات را نقل کردهاند. افزون بر این دیدگاهها و گزارشهای ملل و نحل نگاران به دلایل منابع غیر معتبر مورد استفاده، تعصب عقیدتی و مذهبی نمیتواند واقعی و مستند باشد. متأسفانه ما ملاحظه میکنیم که بسیاری از آثار و پژوهشهای حاضر نیز گزارشهای خود را درباره شیعه و تشیع بر این منابع استوار ساختهاند. نوبختی و اشعری قمی از نخستین کسانی هستند که برخلاف تعریفی که از تشیّع ارائه نمودند، فرقههایی را در زمره این گروه آوردهاند که عقایدی مغایر با شیعه دارند. ابوالحسن اشعری در مقالات اسلامیین نیز گزارش خود از فرق شیعه را، همسو با کتاب نوبختی قرار داده است، در این میان عبدالقادر بغدادی، ابن حزم، ملطی و ابن جوزی تعصب و دشمنی شدیدی به مذهب تشیّع داشتند. شهرستانی نیز در معرفی شیعه کتاب الفرق بین الفرق بغدادی را معیار خود قرار داده است. از سوی دیگر پیروان فرقه شیعه، خود در اقلیت و مورد تعقیب و ایذاء اکثریت بودهاند و آشکارا جرئت بیان عقاید خود را نداشتند. این عوامل موجب گردید تا عقاید امامیه در کتابهای ملل و نحل نویسان غیرواقعی و آمیخته با اغراض تبیین شود.
کلیدواژهها:شیعه، امامیه، ملل و نحل، فرقه، مذاهب اسلامی.
فصول پایاننامه:
این تحقیق در شش فصل نگارش شده است:
فصل اول: «کلیات»
* مقدمه
* طرح مسئله
* سؤالات
فصل دوم: «رافضه، شیعه، امامیه، جعفریه»
فصل سوم: «کلام شیعه از منظر ملل و نحل نگاران»
فصل چهارم: «تداخل مرز شیعه و غلات»
فصل پنجم: «حدیث تفرقه ابزاري براي فرقه تراشی»
فصل ششم: «فرق شیعی از منظر ملل و نحل نگاران»
نتیجهگیری.