چکیده:
در سالهای اخیر مطالعات و پژوهشهای گوناگونی درباره شهر قزوین صورت گرفته است که بیشتر این مطالعات در زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوران صفویه و معاصر بوده است. اطلاعات ما در مورد تشیع مردم قزوین در دوره قبل از صفویه بسیار اندک است. علیرغم کثرت مطالعات و پژوهشهای صورت گرفته پیرامون این شهر، هم چنان ناگفتههای بسیاری در مورد این شهر بهویژه در موضوع دگرگونیهای فکری و فرهنگی و گرایش مردم این شهر به تشیع با توجه به دارالسنه بودن قزوین وجود دارد. امروزه مذهب قریب بهاتفاق مردم قزوین شیعه است. پرداختن به مسئله مذهب و روشن شدن چگونگی گسترش تشیع در قزوین مسئله اصلی این پایاننامه است. با توجه به اینکه شیعیان قزوین در دوره قبل از تأسیس دولت صفویه همیشه در اقلیت بوده و تحتفشار حکومت مرکزی قرار داشتهاند؛ بررسی روند توسعه تشیع یکی از جریانهای فرهنگی این شهر میباشد که پژوهشی همهجانبه را میطلبد. قزوین از ابتدای ورود اسلام به دارالسنه معروف بوده است و تشیع از همان ابتدا هرچند محدود؛ در قزوین حضورداشته است و شیعیان همیشه بهصورت یک اقلیت در تحولات سیاسی و اجتماعی شرکت داشتهاند. هدف از این پژوهش، تبیین روند نفوذ تشیع و عوامل مؤثر در این پیشرفت و چگونگی گسترش و فراگیر شدن آن در قزوین و تبیین نقش شیعیان در دگرگونیهای فرهنگی این شهر است. همچنین بررسی عملکرد شیعیان در زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از زمان ورود اسلام به این منطقه تا آغاز دولت صفوی است. این پژوهش به دنبال آن است که پس از مروری بر جغرافیای تاریخی قزوین و طریقه بنای آن؛ به بررسی جریان اسلامیت شهر و نقش علماء، دانشمندان، محدثان و یاران قزوینی ائمه در گسترش تشیع؛ همچنین نقش امامزادگان در تبلیغ و ترویج عقاید مذهبی و پراکندگی بقاع متبرکه و در پایان به بررسی نقش خاندانهای شیعی در گسترش تشیع در قزوین بپردازد. روش انجام این پژوهش با استفاده از روشهای توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع اصلی بوده است. بدیهی است از تحقیقات نوین در تبیین مسئله سود برده شده است.