چکیده:
شناخت زمینههای پیدایش و پیامدهای هر پدیده منفی، یکی از کارآمدترین اقدامات برای جلوگیری از بروز آن میباشد؛ اصولاً پیشگیری از وقوع یک پدیدهی مخرّب و آسیبزا بدون در اختیار داشتن تصویری دقیق از زمینهها و بسترهای پیدایش آن ممکن نخواهد بود. همچنان که آگاهی و شناخت پیامدها و عوارض منفی لغزیدن در ورطهی هر انحراف نیز میتواند با هشدار نسبت به عواقب زیانبار انجام آن، به نوبهی خود نقش موثّری در پیشگیری و بازدارندگی از انجام آن داشته باشد. از اینرو، در پژوهش حاضر تلاش شده است با تأمّل و تتبّع در آموزههای قرآن کریم و سیرهی اهل بیت (ع)، بارزترین زمینهها و بسترهای پیدایش حقستیزی و آثار و پیامدهای منفی آن، مورد بررسی و تبیین قرار گیرد. آنچه که پیرامون این مسئله در آموزههای وحیانی دین اسلام آمده است گویای این مهم میباشد که آدمی علیرغم فطرت حقگرای خویش، به سبب وجود عوامل کششی و زمینههایی از جمله: جهل و نادانی، شخصیتپرستی، سنّتگرایی و تعصّبهای جاهلانه به ستیز با حق تمایل پیدا میکند. سپس، با بهکارگیری روشها و شیوههایی در دو حوزهی روشهای مستقیم (مبارزه با حقِّ محض) و روشهای غیر مستقیم (ستیز با جبههی حامیان حق) به مبارزه با آن میپردازد. ضمن اینکه این نوع موضعگیری و مقابله با حق، آثار و پیامدهایی مخرّب و جبرانناپذیری در زندگی دنیوی و اخروی بشر به دنبال دارد؛ که در بُعد زندگی دنیوی میتوان به: ولایت و سرپرستی طاغوت، ذلت و خواری، هلاکت و نابودی؛ و در حیات اخروی نیز: حبط عمل، حسرت و ندامت و ابتلای به عذاب و مکافات را برای حقستیزان در پی خواهد داشت.