چکیده:
ماهیت و حکم اخلاقی غیبت یکی از موضوعات مهم اخلاقی است. مسأله اصلی این رساله این است که تعریف دقیق غیبت چیست و چه عناصری در ماهیت آن دخیل هستند. براساس تحقیقات انجام شده چند عناصرتشکیل دهنده ماهیت غیبت هستند: 1) غیاب انسان معین دیگر، 2) عیبی که از نظر عرفی عیب محسوب میشود، 3) با قصد عیب جویی که غیبت شونده از آن کراهت داشته باشد و عیب مذکور دروغ نباشد. بنابراین در تعریف غیبت گفته میشود که: غیبت چنانکه از اسمش پیداست آن است که در غیاب کسی سخنی گفته شود که عیبی از او را فاش سازد و این عیب در شخص واقعیت داشته باشد، عیبی که از نظر عرف عیب تلقی شود و گوینده هم با قصد انتقاص و ذم او بگوید، خواه این عیب جسمانی باشد یا اخلاقی یا در اعمال او باشد و یا در سخنش، حتی در اموری که مربوط به او باشد مانند لباس، خانه، همسر و فرزندان و مانند اینها، که شخص از شنیدن آن ناراحت میشود. مسأله مهم دیگر حکم اخلاقی غیبت است شکی نیست که حکم اولی غیبت حرمت است ولی در برخی شرایط از نظر اخلاقی و شرعی غیبت جایز است: 1. دادخواهی مظلوم، 2. غیبت شخص متجاهر به فسق، 3. نصیحت مشورت گیرنده، 4. استفتاء، 5. مذمت شاهد و راوی ناباب، 6. مدعی نسبت دروغین، برخی از راههای جبران عمل غیراخلاقی غیبت عبارت است از: 1. استغفار، 2. استحلال. این رساله تلاش کرده است با تحلیل ماهیت غیبت، عناصر دخیل و غیر دخیل در ماهیت غیبت و موارد جواز آن را بیان کند.