چکیده:
بحث ولایت، با سرنوشت بشر و شوون روحی و اجتماعی وی پیوند خورده و نقش بارزی در شکوفایی شخصیت انسان و رسیدن او به قرب و لقاء پروردگار دارد. این تحقیق به دنبال کشف مفهوم ولایت در تفاسیر متصوفه میباشد، و در سه فصل سامانیافته است: در فصل اول به بررسی چیستی ولایت از دیدگاه مفسران متصوفه پرداختهشده که حاصل برداشت آنان از این مفهوم، تعمیم ولایت و عمومیت بخشیدن به آن، است. به دیگر سخن؛ به اعتقاد صوفیه، ولایت معصومین (ع) در اقطاب و شیوخ صوفیه تسرّی یافته و لذا آنان را همانند ائمهی معصوم (ع)، ولیّامر مسلمین و واجبالاطاعه میدانند. فصل دوم، شامل دیدگاه مفسران شیعه پیرامون مفهوم ولایت است. به اعتقاد شیعه، ولایت، از شئون امامت بوده و از آن غیر قابل انفکاک است و تنها پیامبراکرم (ص) و دوازده امام (ع)، ولیّامر مسلمین هستند و فقط پیروی و اطاعت از ایشان واجب و ضروری است. در فصل سوم، پس از مقایسهی برداشت مفسران شیعه و مفسران صوفیه دربارهی مفهوم ولایت، بازتاب برداشت نادرست متصوفه از این مفهوم در اعتقادات و مناسک آنان بیان میشود، که پیامد این برداشت غلط آنها، محصولی جز انحرافات فراوان اعتقادی و اخلاقی نخواهد داشت. بنابراین پیمودن مسیر عبودیت و بندگی، منهای ولایت انسان کامل معصوم، عامل انحراف اعتقادی و رفتاری خواهد شد و قطب را در جایگاه امام (ع) قرار دادن و مرشد را جای ولیّ خدا نشاندن و سپس اطاعت کامل در برابر قطب و مرشد ـ که دینشناس و شریعتشناس نبوده و حتی برخی از آنان عوام محض و بیسواد هستند ـ پیامدی جز فساد فکری و انحراف اخلاقی به دنبال خویش نمیآورد.
کلیدواژهها:ولایت، تصوّف، قطب، مرشد، شیعه.