چکیده:
یکی از انواع ازدواجهای مقرر در شریعت اسلام، نکاح متعه میباشد که مشروعیت آن در صدر اسلام مورد قبول همه مسلمانان بوده است؛ اما پس از تحریم خلیفه دوم از انجام نکاح موقت، مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند، گروهی قائل بر نسخ و حرمت حکم نکاح متعه و گروه دیگر معتقد بر عدم نسخ و جواز آن. گروه اول معتقدند این تأسیس حقوقی توسط پیامبر اسلام و به دستور خداوند متعال قرار داده شد، لیکن به جهت سپری شدن زمان، آن وضع خاص توسط خلیفهی دوم نسخ گردید. این عده در اثبات اعتقادشان به ادلهی سهگانهی قرآن، سنت و اجماع نیز استناد میکنند. در مقابل، گروه دوم یعنی شیعیان معتقدند حکم الهی قابل نسخ توسط هیچ شخص دیگری نیست و تنها پیامبر میتواند حکم الهی را نسخ کند. در نتیجه، خلیفه دوم مجاز به انجام چنین عملی نبوده است. از سوی دیگر از آنجایی که هیچگونه توجیه شرعی مبتنی بر حرمت و یا نسخ نکاح متعه نیامده و حتی بهواسطه منابع استنباط احکام یعنی قرآن، سنت، عقل و اجماع؛ مشروعیتی قابل اثبات دارد، لذا این عده، حکم نکاح منقطع را تا به امروز جاری و ساری میدانند و در جای خودش بهطور مفصل به ادلهی اهل سنت پاسخ میدهند. از آنجایی که اهل سنت نکاح موقت را مشروع نمیدانند، بنابراین؛ برای پاسخ به نیازهای برخی از زنان و مردان جوان خود، ازدواج مسیار را مطرح نمودهاند. ازدواجی که در سالهای اخیر در برخی کشورهای اسلامی رواج یافته و مورد استقبال زنان و مردان عرب واقع شده است؛ اما این نوع نکاح، نه در قالب نکاح دائم میگنجد و نه شبیه به نکاح متعه است چراکه در این نوع از ازدواج، تعادلی بین حقوق و تکالیف زوجین نمیباشد و زنان از بلاتکلیفی بیشتری رنج میبرند. در این رساله سعی شده است که عقد موقت و ازدواج مسیار به تفکیک از منظر مکتب تشیع و اهل سنت مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد و در انتها به شبهات موجود پاسخ داده شود.