چکیده:
با همه کوششهایى که براى شناخت حلاّج به وسیله خاورشناسان و دیگر محققان به عمل آمده، هنوز هم سیماى حقیقى او، از بسیارى جهات، در هاله اى از ابهام مانده است، به طورى که اگر اختلاف نظرات را در باره او بیش از تفاوت آراء در باره هر عارف دیگر بدانیم، هیچ مبالغه نکرده ایم.
اشکال در شناخت حلاّج ناشى از آن است که حلاّج مجذوبى سالک بوده که غلبات عشق و جلوههاى الهى، افقهایى تازه از عالم معرفت به روى او گشوده، و او را در عالمى سیر داده که جز بر خاصّگان حق-تعالى-شناخته نیست، و ما نشانه هایى از آن مجذوبیّتها را در حالات، گفتار و افعالى که از وى، در آثارش به ما رسیده است در میابیم.اصولا شناخت همه مجذوبان سالک، که در غایت وجد و اصطلام و هیمان هستند با دستمایهاى از معیارهاى عقلى و فلسفى، امرى دشوار است.گذشته از سبب یاد شده، شناخت حلاّج را، افسانه هاى جعلى که از سوى موافقان و مخالفان به او نسبت داده شده دشوارتر می کند و چهره حقیقى او را در غبارى از تخلیط پنهان می دارد.