چکیده:
یکی از قوانین کیفری اسلام قصاص است که به معنای استیفای اثر جنایت تبهکار است؛ و در واقع کیفری است که متناسب با جنایت جانی بر او وارد میشود؛ و این جنایت ممکن است به نفس یا اعضای بدن انسان وارد گردد. مهمترین هدف تشریع قصاص، ابقای زندگی و حیات بشر است. قصاص صرفاً با عمدی بودن جرم اعم از جرح یا قتل تحقق نمییابد بلکه شرایط دیگری لازم دارد که با نبود آنها موانعی برای قصاص ایجاد مینمایند به عبارت دیگر عمدی بودن جرح یا قتل شرط لازم است نه کافی، فلذا نبود شرایط کافی در واقع همان موانع قصاص میباشد؛ بنابراین ثبوت و اجرای کیفر قصاص منوط به وجود شرایطی است که فقدان هر یک از آنها میتواند مانع اجرای قصاص گردد. قانون مجازات اسلامی جدید در باب موانع قصاص با پذیرش نظر مشهور فقهای امامیه در بیشتر موارد، با نوآوریها و رویکردهای مثبتی نسبت به قانون گذشته همراه بوده است. در احکام جنون از یکسو متأثر از اندیشههای نوین سیاست جنایی بوده و از سوی دیگر ریشه در نگاه فقهی- سنتی به موضوع است. با حذف حکم قصاص افراد زیر 18 سال بدون در نظر گرفتن جنسیت مرتکب و بخشبندی افراد زیر 18 سال مانع قصاص کودکان شده است. در بحث برابری در دین با تبعیت از نظر فقهای شیعه با جزئیات بیشتری به جنایتهای میان مسلمانان و غیرمسلمانان پرداخته و احکام زیادی را بیان کرده است همچنین بهصورت مشخص از اقلیتهای غیرمسلمان صحبت کرده است. این قانون با تعیین دقیق مصادیق مهدورالدم بر اساس منابع فقهی، موارد آن را محدود کرده است و به این ترتیب راه را برای جنایات بیشتر، بسته است. قانون مجازات اسلامی در کنار مستی، مواد مخدر و روانگردان را نیز مطرح کرده و در مورد جنایات مادون نفس نیز در این موارد تعیین تکلیف کرده است. از همه مهمتر عدم علم و آگاهی و نداشتن قصد را نیز برای عدم قصاص شرط دانسته و مطابق قول مشهور فقهای امامیه معتقد به دیه و تعزیر است. با تبعیت از نظر فقهای امامیه خواب و بیهوشی را نیز بهعنوان مانع قصاص مطرح کرده و با عدم قصاص در این موارد معتقد به پرداخت دیه است.
کلیدواژهها: قصاص، جنایت، کیفر، مهدورالدم، مادون نفس.